دلایل تغییر کاربری سینما های قدیمی و مسائل پیش پای مالکان
به گزارش آسانسور، کرونا، در کنار تمامی مضیقه هایی که برای اهالی سینما به همراه آورد، سبب شد صاحبان این سینما های فرتوت، ترجیح بدهند با تغییر مالکیت، عطای آن خاطرات رنگین را به لقایش ببخشند و بیش از این متضرر نشوند.
به گزارش گروه فرهنگی آسانسور، کرونا در کنار تمامی آفت هایی که در حوزه سینما به همراه داشت، یک ضربه بزرگ نیز به ساحت سخت افزاری سینما وارد کرد و آن، اجبار به تعطیلی سینما های تک سالنه و دوسالنه ای بود که تا پیش از آن، به سختی روزگار می گذراندند و نمی توانستند سودآوری چندانی را در گیشه تجربه کنند.
این چنین شد که با ورود کرونا، این سینما ها نیز تعطیل شدند و در فرجه ای که برای بازگشایی به سینما ها داده شد، آن ها ترجیح دادند همچنان بسته باقی مانده و به جای فکر روی ترمیم و بازسازی، به فکر تغییر مالکیت بیفتند. اتفاقی که تا پیش از آن، هرازچندسال یک بار رخ می داد و سبب می شد جریان رسانه ای پررنگی علیه این اقدام صاحب سینما به راه بیفتد. عمدتا به این نحو بود که صاحبان سینما، بدون اینکه به بحث تغییر مالکیت ورود کنند، ترجیح می دادند سینمایشان به مخروبه تبدیل شود تا خاطرات نوستالژیک آن از بین نرود و این چنین خاطره خوش سال های دور آن سینما ها نزد مخاطبان دهه های گذشته زنده بماند.
اما کرونا، در کنار تمامی مضیقه هایی که برای اهالی سینما به همراه آورد، سبب شد صاحبان این سینما های فرتوت، ترجیح بدهند با تغییر مالکیت، عطای آن خاطرات رنگین را به لقایش ببخشند و بیش از این متضرر نشوند. هم اکنون تعداد صاحبان سینمایی که در این سودا به سر می برند آن قدر زیاد است که نایب رئیس انجمن سینماداران، طی گفت وگویی گفت مالکان سالن های سینما در این مقطع کرونایی در شرایط بسیار سخت و دشواری قرار دارند و به دلیل هزینه های بسیار بالای نگهداری از سالن ها مجبورند به دنبال تغییر مالکیت باشند و همین سبب شده درخواست تغییر کاربری سینما ها در ایام کرونا، به خصوص موج کنونی، با افزایش قابل توجهی همراه باشد.
شاید دوستداران سینما همواره در این اندیشه بودند که تغییر مالکیت سینما ها به آسانی به دست نیامده و همین، حاشیه امن خوبی را برای آن ها فراهم می آورد تا خیال شان از بابت عدم تغییر کاربری سینما های قدیمی و خاطره انگیز راحت باشد، اما حقیقت، چیز دیگری است.
آیا تغییر کاربری سینما ها به همین راحتی است؟
شاید تا به امروز تصور می شد که وزارت ارشاد، بزرگ ترین مانع برای تغییر کاربری سینماهاست و منجی بزرگی که اجازه نمی دهد سینما ها هرگز بسته شده و یا به صنف دیگری تبدیل شوند. اما حقیقت آن است که در بحث تغییر کاربری، بیشتر با شهرداری طرف هستیم تا وزارت ارشاد.
درنظر بگیرید که مالک یک سینمای فرتوت و کم بازده، قصد تغییر مالکیت را دارد؛ بنابراین ابتدا درخواست خود را تسلیم وزارت ارشاد می کند و درصورت همراهی ارشاد، برگ انحلال را از وزارت دریافت می کند، در ادامه، به عنوان مالکی که یک قطعه زمینی دارد و می خواهد در آن زمین، تغییر کاربری دهد، به شهرداری مراجعه کرده و این شهرداری است که با عوارض و طرح جامع شهری می تواند با این درخواست، موافقت یا مخالفت کند؛ بنابراین نهاد متولی در این قضیه، شهرداری است.
البته که در این بین، تبصره و ماده های بسکمک هم وجود دارد. مهم ترینش آن است که عمده سینما هایی که درخواست تغییر کاربری می دهند، شریک دارند و همین، کار را سخت می کند. یا یکی از شرکا از دنیا رفته و ورثه، یا در ایران حضور ندارند و یا برای تغییر مالکیت، متفق القول نیستند. البته گا ها پیش آمده که مالک ملک و سرقفلی، دو فرد مجزا هستند که همین امر، مسائلی را بر سر راه تغییر مالکیت به وجود می آورد. درست به دلیل همین تبصره های دست وپاگیر است که در تمامی این سال ها، تعداد درخواست های تغییر کاربری، از تعداد موارد قطعی تغییر کاربری بیشتر است؛ بنابراین همان گونه که متوجه شدیم، اولا هیچ تضمینی برای همیشگی ماندن یک بنا به عنوان سینما وجود ندارد و ثانیا، تغییر کاربری سینماها، کار چندان راحت و آسانی نیست. البته که وزارت ارشاد چندسالی است شرایط مجوز ساخت سینما را کمی سخت گیرانه تر کرده است. درحال حاضر، مدارک موردنیاز برای دریافت مجوز ساخت سینما، 11 مورد است که در بند هفتم این موارد آمده: تعهدنامه کتبی متقاضی در هامش نقشه زمین ممهور به شورای منطقه مبنی بر تغییر ندادن کاربری زمین از ساخت سینما به محلی دیگر.، اما این سخت گیری درمورد سینما های جدید بوده و متاسفانه سینما های قدیمی و نوستالژیک را که متقاضی اصلی این سال های تغییر کاربری هستند، دربرنمی گیرد.
مکان هایی تجاری که فرهنگی نامیده شدند.
اما یکی از دلایلی که از رغبت بسکمک از مالکان قدیمی برای تغییر کاربری سینما های خود کاسته، تغییر مالکیت تجاری سینما ها به مالکیت فرهنگی است. بسکمک از سینما هایی که این سال ها مشمول تغییر کاربری می شوند، مابین دهه 30 تا 50 ساخته شده اند. در آن سال ها، سینما ها ملک هایی تجاری محسوب می شده اند که مالکان می توانستند درصورت سودده نبودن سینماها، آن ها را به راحتی به فرد یا افراد دیگر فروخته و در نتیجه گذر زمان، لااقل سرمایه خود را به روز می دیده و متوجه خسارت نمی شدند، اما از اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70، قید تجاری از مالکیت سینما ها برداشته شد و فرهنگی نامیده شدند. همین تغییر به ظاهر کوچک سبب شد قیمت ملک سینما ها به شدت پایین آمده و در مواقعی حتی توجیه و صرفه مالی خوبی هم برای مالکان آن نداشته باشد.
این تغییر در پی آن به وجود آمد که مدیران سینمایی وقت این گونه تفسیر کردند که با فرهنگی شدن مالکیت سینماها، بهتر و راحت تر می توانند کمک های دولتی را به سمت آن ها روانه کرده و بدین ترتیب از کسادی بازار و تعطیلی ناخواسته این سینما ها جلوگیری کنند. این نگاه درحالی سبب تغییر این پسوند در مالکیت سینما ها شد که ارزش ملک پایین آمد و سینمادار ها که ملکی را خریده بودند و عمدتا به سود های چندانی هم نرسیده بودند، به جای آن که ملک شان را رو به ترقی و سوددهی ببینند، یک فرایند رو به پایین را به لحاظ ریالی برای مکانی که سال ها پیش خریداری کرده بودند، می دیدند.
در همین رابطه، حسین فرحبخش، مالک سینمای پرخاطره عصرجدید که طی این ماه ها تعطیل شده، گفت: سینما ها از همان پیش از انقلاب، صندلیی تجاری داشتند و باید در جایی تاسیس می شدند که در ملأعام باشند. بعد از انقلاب و زمانی که آقایان قانونگذار سینمایی به همراه آقای کرباسچی که شهردار وقت تهران بود، طرحی را ارائه کردند، به موجب آن طرح، صندلی سینما ها از تجاری به فرهنگی تبدیل شد.
این تهیه کننده پیشکسوت سینما با اعتراض نسبت به این مقوله ادامه می دهد: این اقدام از همان زمان، یک خلاف آشکار و کاری اشتباه بود. شهرداری هم اکنون سینما ها را اماکنی تجاری ندانسته و هیچ سندی هم در رابطه با فرهنگی بودن سینما رو نمی کند و متعاقبا، هیچ اعتراضی را هم نمی پذیرد. این اتفاق سبب می شود تا قیمت واقعی سینما اگر متری 100 میلیون تومان باشد، در نتیجه فرهنگی نامیدن آنها، به متری 20 میلیون تومان تنزل یابد و این چیزی نیست که سینماداری آن را بپذیرد.
فرحبخش البته راهکاری را هم گوشزد کرده و می گوید: این کار، خلاف قانون است و به همین جهت، بسکمک از سینماداران که درصدد تغییر کاربری هستند و با مخالفت شهرداری روبرو می شوند، به دیوان عدالت اداری مراجعه می کنند تا به این ترتیب بتوانند قانون شهرداری را بشکنند.
اتفاقی که در آن دهه های 60 و 70 برای نجات سینما ها انجام شد و در آن، سود سینماداران لحاظ نشد. چون در آن سال ها، عملا هیچ سینمایی در دست ساخت نبود و با توجه به پایین آمدن تدریجی آمار مخاطبان، مدیران سینمایی تنها راه نجات سینما را در حمایت از آن می دیدند که همین فرهنگی تلقی کردن مکان سینماها، یکی از این ترفند ها بود که شاید در آن زمان، تا این اندازه موردتوجه سینماداران واقع نشده بود.
مال هایی که سینما های تک سالنه را قورت می دهند
از اواخر دهه 80 و به خصوص ابتدای دهه 90 که ساخت پردیس های سینمایی و مال هایی که در طبقات فوقانی خود، چندین سالن مجهز سینما داشتند، رونق گرفت، اقبال مخاطب به سینما های قدیمی تک سالنه و دوسالنه بسیار پایین آمد. درست از همین زمان بود که نفس این سینما ها به شماره افتاد و فرایند تعطیلی آن ها شتاب گرفت. این سینما ها که عمدتا گذشته ای درخشان داشتند، به راحتی کنار گذاشته شدند و تنها تلاش شان در جهت بقا، رفع و رجوع کردن هزینه های روزمره و جاری شان بود؛ بنابراین پربیراه نیست که رشد قارچ گونه پردیس ها و مال های تجاری در شتاب دریافت تغییر کاربری سینما های قدیمی تاثیری کاملا مستقیم داشته است. همچنان که وقتی نهاد های دولتی، به سینمایی مانند قدس کمک های بسکمک کردند تا این سینمای قدیمی از خطر تعطیلی نجات پیدا کند، اما باز هم همان جهت رکود برای این سینما که شرایط و مکانش، به مراتب بهتر از دیگر سینما های قدیمی است، ادامه یافت تا این سینما نیز در آینده ای نه چندان دور، به همان جهتی برود که سینما های هم سن و سال او رفتند.
حسین فرحبخش درباره رشد سریع مال هایی که سینما دارند، می گوید: زمانی که قرار است یک مرکز خرید ساخته شود، شهرداری به آن هایی که در این مرکز خرید، فعالیت فرهنگی انجام دهند، امتیاز هایی می دهد. مثلا می گوید به ازای هر یک متر فضای فرهنگی، هزینه یک متر تجاری را از تو نمی گیرم و پول آن را هر زمان که خواستی بفروشی، از تو می گیرم؛ و به همین دلیل است که بسکمک از مراکز خریدی که طی چند سال اخیر ساخته شدند، همگی چندین سالن سینما دارند. درواقع این ها سالن می سازند تا مالیات ندهند.
بنابراین حالا می توان متوجه شد که چرا تقریبا تمامی مال ها اصرار دارند که چندسالن سینما داشته باشند. البته برخی از آن ها هم از این آوانس، سوءاستفاده کرده و تنها سالن را می سازند و نسبت به تجهیز آن ها اقدام نمی کنند. هم اکنون چندین مال را در تهران و حتی شهرستان ها سراغ داریم که سال هاست مورد بهره برداری قرار گرفته اند، اما سالن های سینمایی شان، هیچ وسیله و تجهیزاتی را به خود ندیده و همان کف سیمانی مانده. مالکان این مال ها تنها در پی دریافت معافیت های ناشی از ساخت سینما بودند که وقتی از آن بهره مند شدند، گاهی حتی سیستم نور سینما ها را هم تعبیه نکردند تا این چنین برخی سالن های لخت سینماها، در تاریکی مطلق قرار داشته باشد.
آیا صلاح سینما های متروک تک سالنه، در تغییر کاربری است؟
مبارزه نابرابری است که با گسترش پردیس ها و مال های سینمایی، سینما های تک سالنه و دوسالنه باید به سمت تعطیلی بفرایند. اما این، مبارزه ای است که همواره به نفع مال ها خاتمه یافته است. آن هم در شرایطی که برخی سینما های تک سالنه و دوسالنه، از تجهیزات بسیار خوبی برخوردار بوده و مخاطبان به نسبت بیشتری را هم به خود اختصاص می دهند.
اما طی یک دهه اخیر بار ها اخباری مبنی بر تغییر کاربری برخی سینما ها ازجمله آسیا و جمهوری به گوش رسیده است. سینما بلوار هم که طی یک سال گذشته تغییر کاربری داد و به مرکز همایش های دانشگاه علوم پزشکی تبدیل شد، اما این طور که به گوش ما رسیده، ارشاد، نهایت مخالفت و سرسختی را با تغییر کاربری سینما ها انجام داده و به این راحتی ها، حکم به انحلال سینمایی نمی دهد. ازجمله آن که شرط می کند تا در سازه جدیدی که قرار است به جای سینما، قدعلم کند، حداقل باید به همان تعداد صندلی و سالن، جا برای نمایش فیلم داشته باشد.
بااین حال اما، برخی تهیه کنندگان عنوان کرده اند که تغییر کاربری سینما های متروک و تک سالنه، در شرایط فعلی، به نفع آنهاست.
حسین فرحبخش در این باره گفت: تقریبا تمامی این سینما های متروک و تک سالنه متعلق به قبل انقلاب است و نگه داشتن آن ها با همین سروشکل یا تعمیر آنها، چندان مقرون به صرفه نیست. ضمن اینکه مخاطبان هم ترجیح می دهند برای تماشای فیلم به مال ها بفرایند و بنابراین مالک سینما های فرسوده که هیچ استقبالی از فیلم هایش نمی شود، چاره ای جز تغییر کاربری ندارد.
مرتضی شایسته که در کنار تهیه کنندگی، مدیریت هدایت فیلم و ریاست شورای صنفی نمایش را برعهده دارد، یکی از سینماداران قدیمی نیز هست، دراین باره گفت: در طول این سال ها، یک تعداد سینما درخواست تغییر کاربری داده اند. علتش هم مشخص است، یا از دور خارج شده اند و سال هاست فعالیتی ندارند و یا دیده اند که مردم، هیچ استقبالی از آن ها نمی کنند. در چنین شرایطی کاملا به صرفه است که مدیر این سینما ها بخواهند درخواست تغییر کاربری دهند.
البته در روزگار کنونی، این تنها سینما ها نیستند که درصدد تغییر کاربری برآمده اند. طبق اخبار منتشره، طی یک سال اخیر، بسکمک از تالاردار ها که با تعطیلی های متعدد روبرو بوده اند نیز درخواست هایی برای تغییر کاربری ارائه داده اند. طبیعتا در این زمینه، سختی کار سینماداران بیشتر است.
در ماه هایی که سینما ها به دلیل کرونا تعطیل بود، فارغ از هزینه های جاری شارژ و حقوق پرسنل و...، این قیمت ملک بود که راکد افتاده بود و مالک، نمی توانست هیچ بهره برداری از آن به عمل بیاورد. هم اکنون قیمت سینما های یک پردیس، چندده میلیاردتومان است و این تعطیلی ها، سبب می شود تا بده وبستان های مالی این مدیوم، چندان به نفع مالکان سینما نباشد. آن هایی هم که سینماهایشان از دور خارج شده، به نوعی چاره ای جز تغییر مالکیت ندارند، چون نه می توانند چندصدمیلیون و شاید میلیارد خرج کنند و سینمای خود را که تنها یک یا دو سالن دارد، به چرخه اکران بازگردانند؛ نه پولش را دارند و می دانند که درصورت این اتفاق هم استقبال چندانی از سینمای نونوارشان نمی شود. همچنین می دانند که با پول فروش سینما نمی توانند سینمای دیگری را احداث یا خریداری کنند؛ بنابراین در این برزخ، تغییر کاربری، از نگاه و زاویه آنها، منطقی ترین و بهترین کاری است که می توانند انجام دهند.
در این میان اما، خاطرات نوستالژیک دهه ها زندگی در این سینماها، در حکم آتشی است که دل سینماداران و مخاطبانی که چندین فیلم را در این اماکن تماشا کرده اند، می سوزاند. به این ادای دین نباید خیلی سرسری نگاه کرد. همین الان هم بسکمک از سینما های متروک پایتخت و شهر های بزرگ با همین استدلال، به همان شکل مخروبه باقی مانده اند و مالکان شان علی رغم مسائل مالی، حاضر به تغییر کاربری آن نیستند. در چنین فضایی است که برخی نهاد های متولی ترجیح می دهند همچنان به حمایت خود از ساخت وساز های جدید ادامه داده و هیچ توجهی به جغرافیای سازه، تخمین سودآوری و مهم تر از اینها، زنده نگه داشتن روح نوستالژیک این سینما ها نمی کنند. حیف است در خاتمه این گزارش یادی نکنیم از افرادی که برای زنده نگه داشتن سینما های تک سالنه، ترجیح می دهند فیلم مورد علاقه شان را به جای تماشا در مال ها و پردیس های مدرن، در این سینما های پرخاطره تماشا کنند تا با همان کمک اندک شان در خرید بلیت، به زعم خود، چراغ آن سینمای خاطره ساز را روشن نگه دارند. سنگینی این داغ و گرمای این پاسداشت را تنها آن سینمادار می فهمد و آن مخاطبی که آن سینما را بخشی از هویت فرهنگی و انسانی خود می داند.
منبع: خبرگزاری دانشجو